سعید جانسعید جان، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

سعید جان

پسر من

سلام پسر کوچولوی من الان دیگه میتونه چند تا کلمه رو خوشگل بگه : ددی (بابا)‌  - دده ای (مامان) - بابا - مامان - علی (یا علی موقع بلند شدن )‌ - شیر - آب - نه - آره ماشالا گل پسر من خدا نگهت داره برا مامان و بابات اینم عکس گل پسرم دم در مهدکودک ...
1 آبان 1390

سعید بلا

سلام دیشب سعید تلویزیونو انداخت بیچارمون کرد . حالا تصویر دو رنگه شده . نصف لباس خانمه تو سریال دیشب قرمز بود و نصفش آبی !! خداروشکر روی خودش نیفتاد . ما که هنگ کرده بودیم و نشد بپریم بگیریمشون (‌حالا سعید هیچی تلویزیون رو هم نتونستیم بگیریم گمونم کلی خرج رو دستمون گذاشته) آخه جدیدا یاد گرفته بود هی بره از دکمه تلویزیونو خاموش کنه یا بچرخونتش . فک نمی کردم یه موقع بیفته . اینم عکس سعید کنار میز تلویزیون . میره اون گوشه بین دیوار و میزتلویزیون فکر می کنه قایم شده و ما نمی بینیمش . من و باباش هم هی میگیم : ا پس سعید کو ؟‌سعید کجاس ؟ بعد میاد بیرون میخنده فک میکنه هیجان زده شدیم .   ...
1 آبان 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سعید جان می باشد